برودت هوا و دمای زیر صفر درجه وضعیت زندگی و معیشتی مردم مازندران را در حالت بحران قرار داده است.
چند روزی است که طبق گزارش هواشناسی وضعیت جوی مازندران رو به سردی رفته و پاییز رخت سپید زمستان را به تن کرده است.
سرمای زودهنگام در مازندران در حال گرفتن آزمون عملکردی از دستگاههای اجرایی دولت بعد از گذراندن دورههای آموزشی مستمر پدافند غیرعامل است.
هنوز مُهر و امضای مسؤولان در تقدیر از اجرای موفق مانورهای پدافند غیرعامل خشک نشده که پاییز رنگ و لعاب خود را به سفیدی برف تن داد و مردم مازندران را در حالت بحران سرمازدگی بُرد.
سرمای زیر صفر درجه علاوه بر یخزدگی، امور عامه مردم، آنچه محفل مازندرانیها را گرم کرده است قطعی گاز، برق و به تبع آن آب است، حال مشکل در سیستم مخابراتی در سر جای خود دردسرساز شده است، بماند.
یک هفته قبل از ورود توده هوای سرد به مازندران هواشناسی استان هشدارهای لازم را داده بود، بهنوعی مردم استان خود را برای یک هوای سرد آماده کرده بودند، ظاهراً آنانی که برای موقعیت بحرانی آماده نبودند مسؤولان کشوری و استانی بودند که این مایه شرمساری است بعد از تجربه بحران سپید سال 86، مردم استان دوباره پیت به دست در صف نفت قرار بگیرند و مسؤولان همچنان ستاد بحران تشکیل دهند.
پنجم آذرماه جاری شاهد افزایش دمای چند درجه بیش از روزهای ما قبل خود در مازندران بودیم و این خوشی هوا عاملی شد تا شاهد سفر مسؤولان دلسوز کشوری به استان باشیم تا شهرهای بحرانی را رصد کرده و به نوعی برآورد خسارت کنند و این همان اقدام تکراری و بیثمر دولتمردان به استانهایی است که بهصورت روتین انجام میشود اما رهآوردی ندارد.
درگیر شدن مردم مازندران در بحران برف پاییز 95 شاید نگرانی موقتی ایجاد کرد و دستان سرمازدهشان به جایی بند نبود اما میدانستند از ناحیه دولت آبی گرم نمیشود تا نانی بر سر سفرههایشان و یا ظرف آبی برای رفع تشنگی باشد.
مردم ولایتمدار مازندران به ذوب کردن یخ روی آوردند تا منت هیچ مسؤولی بر سر آنان نباشد و این مایه شرمساری است که اینگونه ابراز کنند هنوز خسارت بحران سال 92 و طوفان سال گذشته دریافت نشده است.
مردم مازندران هنوز غم از دست دادن مادر، پدر و فرزندان خود را در بحرانهای مختلف همچون سیل فراموش نکردند، آنان حافظه تاریخی قوی دارند خوب به یاد دارند اتومبیلهای مدل بالایی که مملو از مسؤولانی کشوری بود تا برای برآورد خسارت و یا ابراز همدردی حتی از ماشین خود پیاده نشدند و فقط گذری و چشمنوازی داشتند و این مایه شرمساری است تاکنون گوشه چشمی به مازندرانی و مازندرانیها در بخشهای مختلف حتی زیرساختی نشده است.
توده هوای سرد این بار چه آزمون سختی از دستگاههای اجرایی گرفت، بعد از یک هفته مانور پدافند غیرعامل این بار کدام دستگاه اجرایی در حالت بحران توانست گلیم خود را از آب بیرون بکشد؟!
در دمای صفر درجه شاهد قطعی برق، گاز، آب و سیستم مخابراتی در شهرهای مختلف مازندران بودیم و بعد از سه روز شاهد زمینگیر شدن مردم مناطق آمل، بابل، کلاردشت، سوادکوه و منطقه هراز و ... هستیم همچنان که برای جبران گازرسانی استانداری حاضر به تعطیلی ادارات و فرمانداریها و به تعطیلی مدارس، دانشگاهها، باشگاههای ورزشی و اغذیهفروشیها شدند.
مایه شرمساری است که عنوان شود هر ساله بر اساس تقویم کاری دولت هفتهای با عنوان پدافند غیرعامل در کشور مطرح میشود اما در مرحله اجرا امدادرسانیها با مشکل مواجه است و مردم باید به داد همنوعان خود برسند.
هنوز مردم مازندران یادشان نرفته برای جبران خسارت خشکسالی و طوفانزدگی سالهای اخیر مقرر شد وامهای بلاعوض به کشاورزان و باغداران استان اعطا شود اما تاکنون فقط در حد وعده مانده است و این مایه شرمساری است که در استان ستاد بحران تشکیل شود و رسانهها در پشت درهای بسته قرار گیرند، چون مسؤولان به خوبی با روحیه پرسشگری خبرنگاران آگاهند.
سرمای زیر صفر درجه در روزهای اخیر مازندران و بیتدبیری مسؤولان در حالت بحران دقیقاً سخنان علیاصغر یوسفنژاد نماینده مردم ساری و میاندورود در مجلس تداعی میشود که بدون تعارف اعلام کرد، مدیریت بحران مازندران آمادگی مقابله و پیشگیری با حوادث را ندارد در حالیکه این حوادث را سالهای قبل تجربه کرده بود.
و این مایه شرمساری است فرمانداری در یکی از مناطق حضور پیدا کند و نتواند کاری انجام دهد، از مردم عذرخواهی کند، چون در اوج محرومیت مردم بالادست مرکز مازندران بدون برق و گاز همیشه در صحنههای مختلف انقلاب تاریخساز بودند.
مایه شرمساری است که نماینده عالی دولت در سخنرانیهای مختلف اعلام کند که مازندران در انتخابات بیشترین مشارکت را برای تعیین سرنوشت دولت تدبیر و امید داشت اما دمای زیر صفر درجه، میشود بلای جانسوز مردم ولایتمداری که فقط در تعیین کرسی مسؤولان و آقایان دولتی دیده میشوند.
حال آنچه قابل تأمل است اینکه تا چه زمان مازندران باید حوادث تلخ ناشی از بیتدبیری مسؤولان را تحمل کند، تا چه اندازه باید فقط وعده بشنود و دم نزند، تا چه میزان باید خسارتهای مختلف جوی و ... را متحمل شود و جبران خسارت نشود و تا چه اندازه باید نداشتههایش را فریاد بزند و گوش شنوایی برای آن وجود نداشته باشد.
مایه شرمساری است که بگوییم مازندران این روزها سرما خورده است؛ حالش خوب است اما تو باور نکن ...